سقالكسار
سلام خدمت دوستاي خوبم جمعه ٢٣ اردیبهشت تصميم گرفتيم بعد از چندروز مريضي بابايي( دل درد شديد و فشار پايين و تب و ... كه خدا رو شكر الان بهترن)، با دادشم و زن داداشم ( به قول مهرسا : زن ) و ماهان (پسر دايي مهرسا ) بريم بيرون و حال و هوايي عوض كنيم سبزی پلو با ماهی درست کردم و رفتيم سد خاكي سقالكسار حوالي روستاي آقا سيد شريف تو راه جاده جيرده - شفت . جاي بكر و قشنگي بود با درياچه اي زيبا،مهرسا همش كنار آب بازي كرد و تمام خرده چوباي اطراف رو مينداخت تو آب و كلي حال مي كرد،آخرش هم تا مچ پاش افتاد تو قسمتي كه روش از برگهاي مرداب پر شده بود،فكر نمي كرد آب باشه و مي گفت پا....م كثيف ش......د . بعد...