سقالكسار
سلام خدمت دوستاي خوبم جمعه ٢٣ اردیبهشت تصميم گرفتيم بعد از چندروز مريضي بابايي( دل درد شديد و فشار پايين و تب و ... كه خدا رو شكر الان بهترن)، با دادشم و زن داداشم ( به قول مهرسا : زن ) و ماهان (پسر دايي مهرسا ) بريم بيرون و حال و هوايي عوض كنيم سبزی پلو با ماهی درست کردم و رفتيم سد خاكي سقالكسار حوالي روستاي آقا سيد شريف تو راه جاده جيرده - شفت . جاي بكر و قشنگي بود با درياچه اي زيبا،مهرسا همش كنار آب بازي كرد و تمام خرده چوباي اطراف رو مينداخت تو آب و كلي حال مي كرد،آخرش هم تا مچ پاش افتاد تو قسمتي كه روش از برگهاي مرداب پر شده بود،فكر نمي كرد آب باشه و مي گفت پا....م كثيف ش......د .
بعدش رفتيم قايق پدالي نشستيم و يه خونواده هم كه با سگ پاكوتاشون تو صف وايستاده بودن ( سگه با صداي بلند پارس مي كرد )مهرسا هم با هيجان داد مي زد منو نخوري ها برو خونتون .
پنج شنبه 29شب ارديبهشت رفتیم اسلامشهر خونه خواهربزرگم و جمعه هم رفتيم خونه خاله خودم و شبش بچه ها رو برديم پارك رازي مهرسا كلي بازي كرد فقط بايد چار چشمي مواظبش مي بوديم تا ازش چشم ور ميداشتيم غيبش مي زد ، ؟آخر شب هم رفتيم خونه خواهر دومیم تا شنبه بعداز ظهر بتونیم بریم نمایشگاه دوربین ،مهرسا رو هم گذاشتيم پيش خواهرم و كلي با نيوشا بازي و دعوا كرد و كلي هم حال كردند... نمایشگاه که چه عرض کنم ! هیچ چیز خاصی عرضه نکرده بودند ما که دنبال یه مدل خاصی از دوربین سونی بودیم ولی سونی اصلا تو نمایشگاه شرکت نکرده بود قیمت دوربینها هم نسبت به یکی دو ماه پیش صدو خورده ای گرون تر شده بود بالاخره با کلی مکافات و کلی تحقیق از فروشگاه دید افزار تو برج بهار با تخفیف ١٠ درصدی مخصوص نمایشگاه كانن 550d و لنز 135-18 و فيلتر و ... با قيمت 1477000 تومان خريديم اميدوارم بتونيم عكساي خوبي باهاش بگيريم ...!
اينم عكسهای سقالکسار: