لوزه سوم
سلام به همه دوستان خوبم كه تو اين مدتي كه نتونستم بيام و آپ كنم من رو از نظرات خوبشون بهره مند كردند و جوياي احوال بودند .راستش اين چند وقته هم تو اداره كارام زياد بود و هم مي بايست خودم رو براي كنفرانس تو دانشگاه آماده مي كردم . 3 ،4 روزي هم تا ساعت 5 ،6 اداره ميمونديم .
و اما از احوالات مهرسا جون:
يكي از روزهايي كه اضافه كار مونده بودم و بابايي هم كار داشت مهرسا رو با سرويس مهد آوردند اداره، اولش يه خورده بازي كرد و يه نقاشي با حال كشيد(بعداً عكسش رو مي زارم) و بعدش هم همونجا خوابيد.
مهرساي خوشگل مامان بعد از اتمام داروهاي سري پيش فقط يه هفته خوب بود و بعد اون دوباره عفونت و الانم سرفه هاي خلط دار داره ،طفلكي بچم دوباره كلي دارو مي خوره(گايافنزين ،سالبوتامول،ستيريزين 3ccسفكسيم 3.5)دكترش هم گفته كه بايد يكي دو ماهي مهد كودك نره ،قرار شده از اول ماه دختر عموم زحمت بكشه و بياد مهرسا جون رو نگه داره ايشالا كه اين مريضي دست از سر بچم ورداره.
لوزه سومش هم خيلي داره بچه رو اذيت مي كنه اصلاً خواب راحتي نداره و وقتي نميتونه تو خواب خوب نفس بكشه كلي داد و بيداد راه ميندازه (مخصوصاً مواقعي كه سرما داره) .مي خوام يه نوبت از دكتر كوشا(يكي از پزشكان باتجربه گوش و حلق و بيني) واسش بگيرم كه اگه بشه هر چه زودتر عملش كنيم هر چند خيلي دلم واسش مي سوزه اما چه كنيم نازنينم خيلي عذاب ميكشه.
لطفاً اگه كسي در اين زمينه تجربه اي داره ما رو راهنمايي كنه
جمعه پيش با مامان و مرجان و شوهرش (بيژن) و مهرسا و بابايي رفتيم رفتيم كاسپين و جاتون خالي كلي خريد كرديم و قيمتها هم خيلي خوب بودند اينم عكس مهرسا جون تو پارك كنار دريا