مهرسامهرسا، تا این لحظه: 15 سال و 25 روز سن داره

مهرسا هستي مامان

خريد

1390/5/9 9:38
نویسنده : مهرانه
2,801 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر نازم ديروز صبح با خاله مرجاني رفتي خونه زن(زندايي) و موقع رفتن هم گير دادي بايد جليقه ليت رو با شلوارك بپوشي ،بعدازظهر هم رفتيم خريد ،خاله مرجاني هم تو راه با دخترخاله سولماز جيم زد ،شما هم چون خيلي خسته شده بودي يه مقدار اذيت كردي .

ماماني براي خودش يه شلوار لي و براي شما هم كلي گل سر و يه پيراهن نخي بلند خريد(جديداً دوست داري لباسهاي بلند ببوشي )

 خودت هم يه ست انگشتر و گردنبند و دستبند كيتي ورداشتي

(تو عاشق كيتي هستي و مامان هم عاشق تو )

ديشب با زندايي هسته هاي آلبالو رو در مي آورديم كه ديديم ازت صدايي درنمي ياد .

نفهميدم كي صندلي بلند آشپزخونه رو گذاشته بودي جلوي ميز توالت و كرم ضد آفتاب من رو تو دستات خالي كرده بودي من هم كه ديدم فايده اي نداره بهت چيزي بگم و باهات كل كل كنم فقط ازت عكس گرفتم:

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

atena
22 تیر 90 13:27
سلام عزیزم.. وای خدا چه عکسای با حالی کلی خندیدم... ببخشید دیر اومدم تازه امروز صبح از مسافرت برگشتیم.. بیاید پیشمون آپم...
mAhyA
22 تیر 90 13:29
سلام خدمت مهرسا کوچولوی شیطون... چیکار کردی خوشگلم؟؟؟؟؟؟ عیب نداره فضولی کن هر چقدر که دوست داری... ولی به مامانی نگی من گفتم فضولی کن ها باشه؟؟!!؟
مامان فرشته
24 تیر 90 14:22
سلام خوبین ؟
ههههه کلی خندیدم
قربونش برم عجب عکس خاطره انگیزی


ايشالا از اين عكساي خاطره انگيز با گيسو جونت داشته باشي