رفتار نكن!
امروز صبح بابا جون قاسم رفته برای عمل قلب ،عملش قراره تو بیمارستان محب تهران و زیر نظر دکتر جاويدي انجام بشه از این نظر که دکترش ،دکتر خیلی خوبیه و امکانات بیمارستان هم خیلی عالیه خیالمون جمعه اما به هر حال عمل ،عمل خیلی سختیه و چون بابا جونی دیابت داره و کم خونه و یکی از رگهای پاش هم بسته هستش و خونرسانی با کمی مشکل مواجه ،به همین دلیل ریسک هم داره ایشالا که عملش با موفقیت انجام بشه
لطفاً برای سلامتی باباجون دعا کنید
هفته گذشته با خاله مرجان رفتم بیرون و برای مهرسا جون تو حراج یه پالتو برای سال آیندش گرفتم بعدش رفیم خونه زندایی فرشته
زندايي پسر دختر خالش ،كه يه سال و خورده ايش هست رو نگه مي داره
ماهان هم داشت با اون بچه ور ميرفت و دعواش مي كرد كه مهرسا برميگرده بهش ميگه:
باهاش رفتار نكن(منظورش اين بوده كه دعواش نكن و رفتار بد نكن) اِ بار ديگه رفتار كني باهات رفتار مي كنه ها ،هر كي رفتار كنه بلا سرش میاد.
جمعه هم هوا آفتابی بود و با مهرسا رفتیم پارک تا برف بازی کنه .
دیشب شروع کرده بود به لوس بازی و حرفای الکی پلکی و ادا و اطفار دستاش رو یه جوریی می کرد که بیا و ببین بعدش بابایی رفت یه بستنی آورد و ادای مهرسا رو در آورد بهش گفت تو چون منُ زدی و بهم حرف بد زدی منم این رو بهت نمیدم بعدش لوس بازیهای مهرسا دیدنی بود اومد خودشُ چسبوند به باباش و چشاش رو یه جوری کرد به باباش گفت که شیطون گولم زده، آخه من گناه دارم به منم بده .
من یکی از دست دوتاییشون از خنده روده بُر شدم.
اینم عکس وروجکم: